پست ثابت - راهیان نور سال 90 ( جای همتون خالی) کنار رود اروند آقای راوی یه خاطره گفتم هنوز که هنوزه وقتی یادش می افتم از خودم خجالت میکشم
تعریف میکرد : شب عملیات یه نوجوون سیزده ساله رو دیدم که پشت لباسش نوشته بود
میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم
اون نوجوون تو عملیات با تیری که وسط پیشونیش خورد شهید شد.
ما بعد از شهدا چی کار کردیم ؟
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
شهید : علیرضا کریمی
فرزند : باقر
تولد : 22 شهریور 1345 مقارن با ماه مبارک رمضان
محل تولد : سیچان - اصفهان
شهادت : 22 فروردین 1362 – در سن 16 سالگی
محل شهادت : شمال فکه
علیرضا در 16 سالگی و 3 ماه قبل از شهادت وصیتنامه خود را نوشت .
پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید.
می خواهم قلم را به سینه سفید کاغذ آشنا کنم و نقشی از آن رٌخ زیبا بر این سینه سفید منقوش کنم اما قلم را توانائی این کار نیست و کاغذ را تحمل این نقش نمی باشد. می خواهم امواج خروشان احساس را به مهار عقل در زندان تن محبوس کنم اما عقل را توان به بند کشیدن دل نیست و تن را قدرت نگه داشتن روح نمی باشد. می خواهم مرغ اندیشه را از پرواز در آسمان خون رنگ عشق باز دارم اما...
بسم الرب الشهدا
دستم بند شد تا شب! رفیقمان تماس گرفت، گفت:
دست شما درد نکنه بابت مطلب شهداتون!!!خیلی زحمت کشیدید!
گفتم: به جان خودم وقت نکردم! برام کار پیش اومد، واقعا شرمنده ام! انشاالله فردا صبح مطلب رو میزارم. مشکلی که نیست؟!
آخر دو روز، قبل از بزرگداشت شهدا به من گفته بود یک پست آماده کن، حال از آنجا که گل پشت و رو ندارد جلوی رویتان میگویم، مانده بودم چه چیز بنویسم! قصد داشتم تا مثل خیلی از سایت ها که در همین جا موس همه شان را میبوسم وصیت نامه، شهدا آماده کنم بگویم شهید رضا پناهی چنین گفت،خرازی چنان گفت و همت که دیگر جای خود دارد تفحصی به این فضای مجازی زدم و خوشبختانه کاملا منصرف شدم!!!
نیاز به یک چیز نو داشتم، دلم اینطور میگفت، تا اینکه صبح یادم افتاد به متن طنزی که چند وقت پیش در یک وبلاگ خوانده بودم:
رهبر ما آن جوان ۱۳ ساله ای است که فیلتر شکن به خود میبندد و با سرعت ۵ کیلو بایت فیلم ۲ گیگابایتی دانلود میکند!!!
ادامه در ادامه مطلب
ساعت 12ظهر جمعه 31 شهریور1359، صدای انفجار مهیبی در بازار « صیف » خرمشهر همه را متوجه خود كرد. دومین انفجار ، سومین و چهارمین. وحشت و حیرت سر تا پای همه را فرا گرفته بود؛ قدرت تصمیمگیری از همه ساقط شده و تنها فرار بود كه میتوانست جانها را نجات دهد. . . . .
شهید صیاد شیرازی
عجب صفائی داره وقتی سرت رو روی خاکی میذاری که انسان های بی ریا و پاک با نیت خدایی و با هدف قرب الهی و دفاع از اسلام و ولایت ، روی این خاک پا گذاشتن . . .
همه تشنه اند همه گرسنه اند
بجز آنان که در انتهای این کانال آرمیده اند . . . . .
فدای لب تشنه ات یا ابا عبدالله
هنوز هم برای شهادت فرصت هست ، باید دل را صاف کرد.
ولی امر مسلمین جهان امام خامنه ای (مد ظله العالی)
نام من سرباز کوي عترت است
